ریحانه جونریحانه جون، تا این لحظه: 14 سال و 4 ماه و 11 روز سن داره

ریحانه جون reihanehjoon

روز دختر

ولادت حضرت معصومه و روز دختر مبارک... به همه دوستای خوبم این روز قشنگ را تبریک میگم...   دوستای خوبم: سارا جون ,ریحانه جون, الیسا وروجک, یاسمن جون, الیسا جون, آوا جون, باران جون, پارمیس جون, آیلین جون ,الینا گلی, بهار جون, ژاله جون, آنیا جون,شیدا جون , ستاره جون, مریم جون....و تمام دوستای خوبم... روزتون مبارک ...
16 شهريور 1392

سلام

سلام دوستان خوبم... از اینکه پیغام دادین که منتظر عکسام هستین ممنونم... فعلا یه مشکلی تو فرستادن عکس ها پیش اومده... امیدوارم به زودی بتونم درستشون کنم.... این روزها که تابستون داره تموم میشه؛ من منتظرم تا مامان من رو در یه مهد کودک ثبت نام کنه... آخه خیلی دلم می خواد تا دوستای جدید پیدا کنم و با اون ها بازی کنم....... مامان هنوز تصمیم نگرفته تا من رو کجا ثبت نام کنه....                                             &...
13 شهريور 1392

سفر

سلام... خیلی وقته که نیومده بودم.... چند روزی بود که رفته بودیم سفر... برای دیدن سارا کوچولو.... حالا دیگه بزرگ شده.... به زودی عکساش رو براتون میذارم..... ...
3 شهريور 1392

عید فطر

سلام... عید همه شما دوستان خوبم مبارک... عبادت هاتون هم قبول... امسال من هم مثل خیلی از بچه ها روزه کله گنجشکی گرفتم...!!!! البته با خوردن صبحانه و ناهار و افطار..!!! می خواستم از همه دوستان خوبم که در جشنواره نی نی شکمو به من رای دادند تشکر کنم... امیدوارم در این روز عید؛ از خدای مهربون عیدی خوبی بگیرند.... ...
19 مرداد 1392

گل گل گل !گل اومد

  گل گل گل !گل اومد کدوم گل؟! همون که رنگارنگه ؛برای شاپرکها یه خونه ی قشنگه! کدوم کدوم شاپرک؟! همون که روی بالش ،خال های :سرخ وزرده با بال های قشنگش، می ره وبرمی گرده کدوم بال؟! بالی که باز می شه وبسته می شه می بنده اون روشاپرک وقتی که خسته می شه شاپرک خسته می شه بالهاشو زود می بنده روی گلها می شینه شعرمی خونه می خنده ...
31 تير 1392

سارا

نی نی کوچولوی نازمون روز پنجم ماه رمضان از تهران اومد و ما دیدیمش... نشد که زیاد عکسش رو بگیریم... این هم یه عکس از سارا و داداشش ...
29 تير 1392

خاطره

چند تا عکس براتون دارم از گذشته ای نه چندان دور: عجب ژستی گرفتم!!!!! ادامه مطلب یادتون نره یکی از روزهای عید امسال رفته بودیم به شهر آمل... یه روز که من خیلی خسته بودم و همین طور که داشتم زیر صندلی شعر می خوندم خوابم برد و مامان هم فورا شکار لحظه ها رو از دست نداد..!!!1 این خوش تیپ که میبینین خودم هستم .. این عکس مربوط به زمستان 91 میشه: اینجا هم طرف سد سلیمان تنگه رفته بودیم تا ماهی قزل آلا بخریم (بهمن 91): ...
22 تير 1392