بدون عنوان
من دیگه 7 سال و 8 ماهمه و روزهای قشنگ و زیبای زندگی رو دارم سپری میکنم. ...
نویسنده :
ریحانه جون
0:29
بدون عنوان
سلام به همه دوستان خوبم من یعنی ریحانه جون بعد از مدت ها دوباره بر گشتم به سراغ وبلاگم ️ ️ " نوشتنم تمام شد"...
نویسنده :
ریحانه جون
0:24
اولین روز مدرسه
یه خبر مهم... یه اتفاق مهمی تو زندگی من افتاد...!!!!!!!!!!! از 20 فروردین من می روم مدرسه.... یعنی می روم مهد قرآن... یه احساس خاصی داشتم... خیلی خوشحال بودم.... حس میکنم که بزرگتر شدم.... دوستای خوبی پیدا کردم.... مامانم تمام لوازمم رو آماده کرد و تحویل خانم مدیر داد.... من هم هر روز میرم و حرف خانم معلمم رو گوش میدم... چیزای خوبی یاد گرفتم.... خیلی دوست دارم مدرسه رو.... ...
نویسنده :
ریحانه جون
22:08
عید نوروز مبارک
سال نو مبارک امیدوارم سال خوب و خوشی داشته باشین... سالی پر از سلامتی.... ...
نویسنده :
ریحانه جون
20:53
یا علی ابن موسی الرضا
این روزها به شوق سفر مشهد بودیم... دلمون خیلی برای زیارت امام رضا تنگ شده بود... آخه خیلی وقت بود که نرفته بودیم... برای همه دوستانی که ملتمس دعا هستند دعا میکنیم.. همان طور که خودمان نیازمند دعاهای شما عزیزان هستیم... ان شاالله عکس های سفرمون رو پس از بازگشت براتون میذاریم...انقدر ذوق زده ایم که از دیروز وسایل سفر را آماده کردیم.... ان شاالله قسمت همه بشه تا برن... السلام علیک یا علی ابن موسی الرضا ...
عید غدیر مبارک
میشناسین؟
فکر میکنین که این عکس متعلق به کیه؟ بله .. درسته... این دخمل ناز , سارا کوچولوی ماست... البته الآن یه خرده بزرگتر شده ...! این عکس ها رو وقتی تهران رفته بودیم گرفتیم.. ...
نویسنده :
ریحانه جون
20:16
تولد کوچولو برای دل کوچولو
اینجا اتاق منه .. که با کمک مامان تزیین کردیم... ادامه مطلب یادتون نره یه روز بابا اومد خونه و یه کیک کوچولو برای ما خرید... چون من خیلی کیک و تولد رو دوست دارم , مامان برام شمع گذاشت و تولد کوچولو گرفتیم: ...