ریحانه جونریحانه جون، تا این لحظه: 14 سال و 5 ماه و 16 روز سن داره

ریحانه جون reihanehjoon

مراسم احیا

1391/5/20 17:34
نویسنده : ریحانه جون
2,923 بازدید
اشتراک گذاری

دیشب رفتیم مسجد محله قدیمی مون... آخه افطاری میدادن و مراسم شب احیا برگزار می شد...

با محله قدیمی مون ارتباط داریم چون اونجا هنوز محله ما هست ... چون پدربزرگ ها و مادربزرگ هامون اونجا زندگی می کنن و تقریبا اکثر آدم های اونجا ما رو میشناسند...

خلاصه من تو مسجد دوستایی پیدا کردم و باهاشون بازی هم کردم... تا اینکه کم کم خسته شدم و دیدم که برق ها رو خاموش کردن و همه قرآن ها رو روی سرشون گذاشتن... برای اولین بار بود که می دیدم ... آخه تا سال های قبل موقع چنین مراسمی همیشه خواب بودم....

خلاصه برام تازگی داشت... ولی من هم قرآن به سر گذاشتم و برای همه مریض ها دعا کردم...



پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (11)

مامان یاسمن ومحمد پارسا
20 مرداد 91 18:46
فدای اون دل پاکت بشم عزیزم موقع دعا ما را فراموش نکن
ilijoon
20 مرداد 91 22:53
ريحانه جون براي ما هم دعا ميكردي آخه دعاي شما فرشته ها زودتر اجابت ميشه
ilijoon
20 مرداد 91 22:55
به به افطاري ...... جامون خاليييييييي
ilijoon
20 مرداد 91 22:55
جاي ما هم حسابي ميخورديد


جاتون خالی بود...
ilijoon
20 مرداد 91 22:55
ilijoon
20 مرداد 91 22:59
تو وب ما چرا از خودت هيچي نگفتي؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ ماشاالله هر وقت ميگفتم نگام كن عكس بگيرم ژستهاي عجيب ميگرفتي اين بهترين عكسي بود كه تونستم ازت بگيرم
مناء
21 مرداد 91 12:56
........ ▀▀▀▀▀▀▀▀ ........ ▀▀▀ ▀ ▀▀▀ ...............█ █ ...............█ █...........▀▀▀...▀▀▀. ...............█ █.........█.......█......█.....█ █.............█ █ ...............█ █........█.................█....█ █.............█ █ ........ ▀▀▀ ▀ ▀▀▀...█...............█.....█ █.............█ █ ........ ▀▀▀ ▀ ▀▀▀.....█............█......█ █.............█ █ .................................█.........█.......█ █.............█ █ ................................... █....█.........█ █.............█ █ .......................................█........... █ █.............█ █ .....................................................█ ████████ █ قبول باشه گلم
مامان مارال فرفری
22 مرداد 91 1:57
سلام عزیم خوشحالم که وبلاگ شما و دختر نازتون رو دیدم خوشحال میشم اجازه بدید لینکتون کنم

خواهش میکنیم... خوشحال میشیم
مامان مارال فرفری
22 مرداد 91 1:58
ببخشید یادم رفت نماز روزهاتون قبول باشه ما رو هم دعا کنیدممنون


عبادت های شما هم قبول باشه
مامان سونیا
22 مرداد 91 17:10
قبول باشه خانم گل انشاالله به حق نفس های شما فرشته های معصومم که شده همه حاجت روا بشند عزیزم
مامان بابای الیسا
23 مرداد 91 12:27
خوبه عزیزم تو باز می خوابی و آرومی من از وقتی الیسا به دنیا اومد از ترس شیطو نی هاش خونه می مونم

تا پارسال ما هم خونه بودیم و توی خونه مراسم احیا رو انجام میدادیم... امسال یه شب رفتیم بیرون...!!!